نی لبکِ کوچکِ من

خشت اول

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۰۶ ب.ظ

خدایا ازت می خوام  دنیا رو همانجوری که واقعا هست بهم نشون بدی، نه اونجوری که خودشو بهم نشون می ده.

خدایا این روزا در این خوابِ کوتاه دنیا، من هم مثل میلیاردها آدم دیگه سخت مشغول خر و پفم!

و به خیالم نیست که دیواری که زیرش خوابیدم، هر ثانیه امکان ریزش داره.

خدایا خیلی ها تلاش کردن این دنیا رو بفهمند. کلی هم حرف های قلمبه سلمبه زدن. هزارتا کلمه و صدا و فیلم تو این عالم پخش و پلاست و هرکسی به زعم خودش سعی کرده فهمشو از دنیا به بقیه قالب کنه.

خدایا صاحبان این حرفها و کتابها الان کجان؟

خدایا اونا چقدر به حقیقت نزدیک شدن و نزدیک کردن؟

خدایا تو واحدی و حقیقت واحده و ما بیشماریم... بیشمارهایی که باید به حقیقتی واحد برسن و اون حقیقت تویی... 

خدایا انسان مادام که به تو وصله به حقیقت وصله... و اگر از تو جدا بشه از همه چیز جدا شده. حتی از خودش. 

که خودی بدون تو در این دنیا وجود نداره. 

خدایا نه می خوام قلمبه سلمبه حرف بزنم. نه می خوام قلمبه سلمبه فکر بکنم. نه قلنبه سلمبه بنویسم.

اصلا من اومدم اینجا فقط حرف های دلم رو بنویسم. اومدم جایی می نویسم که تقریبا مطمئنم خواننده ای نداره.

که نخوام برای نگاه این و آن بنویسم.

خدایا تو نگام کن. منِ ذره رو ببین. درکم کن. ذره بودن خیلی سخته، و سختتر از اون درکِ ذره بودنه.

استاد می گه ما باید بفهمیم که ذره ایم و بدتر از اون باید بفهمیم که ذره ای "تنها" هستیم. تنها در یک عالمِ بی انتها.

یک ذره ی تنها وقتی این تنهایی رو در این حجمِ  بی انتها درک می کنه، یا به پوچی می رسه یا به عجز! 

یا خودکشی می کنه یا مواد می کشه!

هرکاری می کنه که از این تنهایی و حقیقت دردناک فرار کنه. برای همینه که فکر کردن خیلی سخته. چون وقتی خوب فکر می کنی می بینی در این دنیا حقیقتی جز تو وجود نداره. من حقیقی نیستم. چون چیزی از خودم ندارم. من، همه توام! 

من بازتابی از توام. 

اما یک راه سومی هم وجود داره! و اون عاشق شدن و زنده شدنه...

که کارِ مردانه!

وقتی بفهمی در این عالم تنهایی، و جز توی خدا همه چیز سرابه، اگر مرد باشی، یا ذره ای مردانگی در وجودت باشه عاشق می شی. (البته که عاشق شدن همون حتجت بزرگه، که باید براش زار زد تا بهت عطا کنن...)

وقتی عاشق شدی رنگ و بو می گیری... از تنهایی درمیای... از تنهاییِ میان تن ها رها می شی...

متصل می شی... جذب می شی... پررنگ می شی... قوی می شی... می دوی ... می پری... رها می شی... رستگار می شی... می رسی... 

به کجا؟ به اون حقیقت مرموزِ جذاب...

خدایا به قول امامم، کمال انقطاع از عالم و موجوداتش رو نصیب مون کن!

خدایا علی(ع) میگه دنیا مال ما نیست و نباید باورش کنیم. میگه ما از بزرگی و قشنگی دنیا نصیبی نداریم.

دنیا مثل یک ویلای قشنگِ اجاره ایه. هرکس یه مدت توش زندگی می کنه و جاشو به نفر بعدی می ده... 

خدایا جاذبه ی تو از جاذبه ی این دنیا و پستی هاش هزاربار بیشتره، اما ما انقدر حجاب داریم که درک نمی کنیم...

خدایا این حجاب ها رو بگیر از ما... یک به یک...

 

 

 

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۰/۰۱/۲۴
  • ۱۰۵ نمایش
  • نی لبک

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی